ماه چهارم
دیروز از صبح منتظر بودم تا ساعت 6 بشه و برم پیش دکترم تا ببینم عزیز دل مامان حالش چطوره. برای بار دوم میخواستم بهترین صدای دنیا رو بشنوم. اره خوشگلم، منظورم صدای قلبته. این دفعه نسب به دفعه قبل یه مقدار طول کشید تا صدای قلبت واضح شنیده بشه. فکر کنم اون گوشه و کناره ها قایم شدی بودی. پیش خودت نمیگی مامانی میترسه و نگران میشه؟ یه چند ثانیه ای از کندوکاو خانم دکتر گذشت تا بالاخره صدای قلب نازت رو شنیدیم. مامان سهیلا و خاله عارفه که الان ده سالشه و کلی ذوق و شوق از خودش نشون میده، همراهم بودن. متاسفانه بابا علی چون شیفتش عصر بود نتونست همرام بیاد. اره عزیز دلم ضربان قلبت 164 ضربه در دقیقه بود. منم که نسبت به ماه قبل اضافه وزن پیدا نکرده بودم و فشارمم خوب بود. خلاصه خانوم دکتر برای سه هفته دیگه واسم سونوگرافی تعیین سلامت و جنسیت دلبندم رو نوشت. اخ که نمیدونی چقدر دوست دارم زودتر این سه هفته بگذره و از سلامت کاملت مطمئن بشم. جنسیتت هم که مهم نیست. چه دختر باشی چه پسر رو چشم مامانی و بابایی جا داری عزیز دلم.