سه ماهگی
سلام عزیز دل مامان سه ماهگیت مبارککککککککککککککک
دیروز سه ماهت تموم شد و وارد ماه چهارم شدی به همین مناسبت بابایی واست یه کیک خوشمل خرید و بابابزرگا و مامان بزرگارو دعوت کردیم تا دور هم یه جشن کوچولو واسه خانوم خانوما بگیریم
4 روز پیش یعنی 25 بهمن روز ولنتاینبود و تو بهترین هدیه رو به مامان و بابا دادی اونم یه قهقهه با صدای بلند بود که واسه اولین بار تحویلمون دادی نمیدونی چقدرررررررررر مارو خوشحال کردی و کلی ذوقتو کردیم
امروزم بردیمت دکتر واسه چکاپ ماهانه وزنت شده بود 5 کیلو! نسبت به ماه پیش همه اش 300 گرم اضافه کرده بودی که دکتر گفت تو این سن 5 کیلو خوبه ولی فکر میکنه تو وزن سنجیه قبلی اشتباه شده و وزنت باید کمتر از این می بوده واسه همین گفت 15 روز دیگه مراجعه کنم تا ببنیم روند رشدت چطوریه خدا کنه مشکلی نباشه و نیاز به شیر خشک پیدا نکنی عزیز دلممممممممم قدت هم 60 سانت شده
خب بذار یه کم از کارایی که میکنی واست بگم
من و بابایی رو کاملا میشناسی و حسابی بهمون وابسته شدی وقتی تو یه جمعی وارد میشیم و میان طرفت بهت ابراز علاقه کنن یه دفعه بغض میکنی و میزنی زیر گریه تاااااااااا یواش یواش تو بغل من یا بابایی اروم بشی و بتونی با بقیه ارتباط برقرار کنی واسه همین وقتی میخوایم جایی بریم بهشون میگیم که یه دفعه نیان نزدیکت بذارن یه کم با محیط اشنا بشی بعد بیان بغلت کنن
خیلی خوش خنده ای گلم وقتی باهات حرف میزنیم سریع میخندی و خودتو واسمون لوس میکنی
همچنان به دست خوردن علاقه داری و دوست داری هر دوتا دستتو با هم بکنی تو دهنت منم زیاد نمیذارم دستاتو بخوری و سرتو با اسباب بازیات گرم میکنم ولی بعضی وقتا که چشم مامانو دور میبینی کار خودتو میکنی ای شیطون
کم کم داره از حموم خوشت میاد و دیگه کمتر اون تو گریه میکنی من و بابایی هم دیگه تو شستنت ماهر شدیم
بابایی اینا خیلی دلشون برات تنگ میشه و تقریبا یه روز درمیون یا اونا میان اینجا یا مارو به زور میکشونن اونجا تو هم که واسه خودت حال میکنی همه هواتو دارن و همه اش نازتو میکشن قربوووووووووونت بشم الهییییییییی
خانواده بابایی هم که روبرومون هستن و هر موقع دلشون تنگ بشه میان میبیننت
اینو هرگز فراموش نکن که خیلیییییییییییی دوستت داریمممممممممم